دخترا

اگ دخترا نبودن مامانا باکی رقابت میکردن

اگ دخترا نبودن کی هر روز مانتو میخرید

اگ دخترا نبودن پسرا شبا به کی اس ام اس میدادن

اگ دخترا نبودن کی پسرا رو ضایع میکرد

اگ دخترا نبودن پسرا واس کی لوس میکردن

اگ دخترا نبودن پسرا به کی متلک مینداختن

اگ دخترا نبودن کی جواب سوال استادو میداد

اگ دخترا نبودن پسرا عاشق کی میشدن

شعر بی وفایی

جان ودل کردم فدایت شد نصیبم ناسزا

ای فدایت جان شرینم بی وفایی تا کجا

مال و مکنت سود و سودا را به پایت ریختم

اخر کار این چه بازی بود کردی بی وفا

شد فراموشم که مه رویان کنند جور و جفا

شعر بی وفایی

تو که ابرو مو بردی       زدی قلبمو سوزوندی

خیلی بیوفایی دختر         بویی از عشقم نبردی

چه شبایی رو واسه ی تو      من بی خوابی نکشیدم

وقتی درو میشدی از من     چه بی تابی که نکردم

 

شعر تنهایی

شب---سکوت---تنهایی

غم---غصه---بی وفایی

قلب---دیوار---یادگاری

عشق---ارزو---بی وفایی

شعر عاشقانه

 

من فقط عاشق اینم وقتی از همه کلافه ام

بشینم یه گوشه دنج موهای تو رو ببافنم

عاشق اون لحضه ام که پشت پنجره بشینم

حواست به من نباشه دزدکی تو رو ببینم

شعر عاشقانه

 من فقط عاشق اینم حرف قلبمو بدونم

الکی بگم جدا شیم تو بگی که نمیتونم

من فقط عاشق اینم عمری از خدا بگیرم

انقدر زنده بمونم تا به جای تو بمیرم

شعر تنهایی

دیشب برای خودم چه عاشقانه گریستم

دلتنگ مثل همیشه درسکوت خانه گریستم

شعر بی وفایی

 

حرفم در پیش تو شعری ناب شد

برف هم پای وجودت اب شد

تا که لیلی ظرف مجنون را شکست

بعد از انها بی وفایی باب شد

شعر تنهایی

دیرست که دلدار پیامی نفرستاد

ننوشت کلامی و سلامی نفرستاد

صد نامه فرستادم وان شاه سواران

پیکی ندوانید و پیامی نفرستاد

شعر بی وفایی

پیش از این مردم دنیا دلشان درد نداشت

هیچکس غصه اینرا که چه میکرد نداشت

چشمه صادقی از لطف زمین می جوشید

خودمانیم....زمین این همه نامرد نداشت

شعر تنهایی

دیشب غم دل به دل بگفتم بنهفت

چون صبح دمید دیگری هم می گفت

من بودم و دل راز مرا فاش که کرد؟!

دیگرغم دل به دل نمی باید گفت!!

شعر بی وفایی

بوسه ات طعم بی وفایی داشت

خنده ات رنگ بی صدایی داشت

در دو چشمت نبود تصویرم

گویی ان چشم دگر خدایی داشت

شعر بی وفایی

بی وفایی کن وفایت می کنند

با وفا باشی خیانت می کنند

مهربانی گرچه ایین خوشی ست

مهربان باشی رهایت می کنند

 

 

شعر بی وفایی

دیدمت با دیگری خلوت گرمی داری

کینه درقلب من و عشق در او میکاری

باورم نیست که میثاق شکستی اخر

گرچه رفتی نرود یاد تو هرگز از سر

شعر تنهایی

 

کاش یه پرنده بودی و من واسه تو دونه بودم

شک ندارم اون موقع هم این جوری دیونه بودم

کاش تو ضریح عشق تو یه روز کبوتر میشدم

یه بار نگاه می کردی و اون موقع پرپر میشدم

شعر عاشقانه

صفای باطنت را دوست دارم

کلام و ظاهرت را دوست دارم

گر چه دوری از من ای عزیز

وفای حاضرت را دوست دارم

 

شعر عاشقانه

دستاتو میگیرم تو بگی بمیر میمیرم

برای زندگی باتو من یه عاشق سر به زیرم

شعر عاشقانه

نمیتونم نمیتونم

نگران تو نباشم

چجوری بگو چجوری

تا ابد مال تو باشم

شعر عاشقانه

 

تو برام یه حس خوبی

که مثل نفس میمونه

قدر این حس قشنگو

بگو جز من کی میدونه

شعر عاشقانه

تو چه باشی یا چه نباشی

         پیشم بمونی یا جدا شی

                          من واست عوض نمیشم

                                                  من واست عوض نمیشم

شعر عاشقانه

ای کاش احساسم گلی می بود

میریخت عطرش را به دامانت

یا مثل یک پروانه پر میزد

رقصان به روی طاق ایوانت

شعر عاشقانه

ای کاش احساسم کبوتر بود

بر بام قلبت اشیان میکرد

از دست تو یک دانه بر می چید

عشقی به قلبت میهمان میکرد

شعر عاشقانه

ای کاش احساسم درختی بود

تو درپناه سایه اش بودی

یامثل شمعی درشبت می سوخت

تو مست درمیخانه اش بودی

شعر عاشقانه

ای کاش احساسم هویدا بود

دربستر قلبم نمیاسود

یا در سیاهی دو چشمانم

خاموش نمیگشت و نمی الود

 

شعر عاشقانه

ای کاش احساسم قلم می گشت

تا درنهایت قلم میگشت

یعنی که"دوستت دارم"می گشت

تا معنی احساس من میشد