ما به یکی گفتیم خدا به

زمین گرم بِزَنتت ،

نام برده الان روی شن های

سواحل آنتالیا داره آفتاب میگیره .

فک کنم سوتفاهم شده با خدا !!

 

 

پسر: عشقم یه عکس خوشگل از

خودت واسم بفرست.

دختر:چشم ولی تو هم محض احتیاط یه عکس

از خواهرت واسم بفرست عجقم...

(شیطان سرپا ایستاده بود سیگارش را

خاموش کرد و کف مرتبی برای دخترزد)

پسر بدون معطلی عکس اون یکی دوست

دخترش را واسه دختر فرستاد.

(بیچاره شیطون رو آورد به مصرف مواد

مخدر و شیشه)

دختر: وای مرسی عزیزم... الان عکسمو

واست ایمیل میکنم و عکس دوستش را

فرستاد.

پسرک خوشحال وقتی ایمیلشو باز کرد عکس خواهرشو دید...

هیچی دیگه داستان این چت باعث شد شیطان

ادامه تحصیل بده بعد ازظهرها هم کلاس

تقویتی گرفته.خخخخخ 

 

معلم : چرا نیوتون از افتادن سیب تعجب کرد ؟

دانش آموز : چون زیر درخت گلابی نشسته بود !

 

 

ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺍﺳﺘﺎﺗﻮﺱ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﭘﺴﺮ ﺧﻮﺏ ﻣﺜﻪ ﺟﺎ ﭘﺎﺭﮐﻪ ، ﻣﮕﻪ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯿﺸﻪ ؟!!!

ﺣﺎﻻ ﻓﺮﺿﺎ ﭘﯿﺪﺍ ﺷﺪ ، ﮐﺪﻭﻣﺘﻮﻥ ﭘﺎﺭﮎ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻠﺪﯾﺪ ؟

 

 

ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺍﺳﺘﺎﺗﻮﺱ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ :

 

وقتی هنوز یه سالت نشده پدر مادرت هی میگن بگو بابا ، بگو مامان …

الان میگی مامان میگه زهر مارو مامان !

 

 

داشتم تو خیابون با آرامش را میرفتم یهو یادم اومد اعصاب ندارم

 

 

اصولا زندگی آسونتر نمیشه ما پوست کلف تر میشیم

 

 

 

جلو خواهر زاده ام چای با خرما گذاشتم میگه دستت درد نکنه خاله جون ایشالا خرمای تو رو بخووریم

 

 

داداشم زد شیشه ادکلونو شیکوند ،

با عجله میگه زود باش چند تا لباس بیار بکشیم روش حیفه !

تو کف مدیریت بحرانشم …

 

ﯾﻪ ﭘﺎﮐﺖ ﺷﯿﺮ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺗﻮﻟﯿﺪﺵ ﻣﺎﻟﻪ ﻓﺮﺩﺍﺱ!!

ﺑﻪ ﻧﻈﺮﺗﻮﻥ ﺑﺨﻮﺭﻣﺶ ﯾﺎ ﺑﺬﺍﺭﻡ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺷﻪ؟!

 

 

اگر تو آمریکا هم قوانین نام‌گذاری شرکتها مثل ایران بود

اسم شرکت اپل می‌شد :

سیب‌پردازان سیستم‌گستر غرب !

امروز دست خطم رو بردم دادم داروخونه بهم دارو دادن!

 

 

دانشجويان عزيز درفصل امتحانات زياد به خودتان فشار نياوريد

حتي امام(ره) هم به شما اميد نداشت.هميشه ميگفت اميد من به شما دبستاني هاست

 

 

 

 

 

دختره اسم پروفایلشو نوشته:

R R R

بهش گفتم یعنی چی؟؟

گفت خنگول ستاره دیگه!!(سه تا ره)

 

 

 

تازه میفهمم موفق باشید استاد آخر برگه امتحانی جواب همون

خسته نباشید هاییه که وسط درس دادنش میگفتیم

 

 

 

دانشجويان عزيز درفصل امتحانات زياد به خودتان فشار نياوريد

حتي امام(ره) هم به شما اميد نداشت.هميشه ميگفت اميد من به شما دبستاني هاست

 

 

 

 

یه بار تو ورق امتحانم انقدر چرت و پرت نوشتم به جرم توهین به شعور

استاد به کمیته انضباطی دانشگاه معرفی شدم

 

 

 

عشق با یک نگاه شروع میشه و با همکاری برادران ۱۱۰ تموم میشه

 

 

 

دخترخالم ۵ سالشه اومده گوشیشو گذاشته رو تاقچه برگشته میگه:

مامان یه وقت مسیجامو نخونیا 

اونوخت من تا 15 سالگی فک میکردم گوزن ها شوهر آهوها هستن

 

 

 

 

 

یه سوالی ذهنمو مشغول کرده، بچه هایی که از سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۹ به دنیا میان

دهه چندی حساب می شن؟

باید چطوری خطابشون کرد؟

دهه صفری؟ دهه جدید؟ شروعی دوباره؟

دهه ناشناخته؟ تغییر را احساس کنید !؟

 

 

 

 

 

 

 

وقتی مامانم خونه نیست یکی از تفریحات سالمم اینه که میرم در یخچال رو اینقدر باز میزارم تا صدای آلارمش دربیاد …

بعد میگم : حالا هی زر بزن هیشکی به دادت نمی رسه !

 

 

 

 

 

یه بار اومدم به مهمونا شیرینی تعارف کنم گفتم:

“بفرمایید دهنتونو سرویس کنید”

 

ﻣﮑﺎﻟﻤﺎﺕ ﻣﻦ ﺑﺎ ﻓﯿﻠﺘﺮﺷﮑﻨﻢ

ﻣﻦ :ﺑﺸﮑﻦ ﺑﺸﮑﻨﻪ ﺑﺸﮑﻦ

ﻓﯿﻠﺘﺮﺷﮑﻦ :ﻣﻦ ﻧﻤﯿﺸﮑﻨﻢ!!! *** :

 

 

 

 

 

اعتراف میکنم دوره دبستان امتحان جغرافی داشتیم یه سوالش این بود:

تنها قمر کره زمین؟

من هم با اطمینان کامل نوشتم قمر بنی هاشم!!!

 

 

 

 

 

میگم شما هم وقتی سیستمتون هنگ میکنه

بهش التماس میکنین ؟!

من یه قولایی هم بهش دادم !

 

 

 

 

واسه خواهرم خواستگار بسیجی اومده بود

بعد رفتن توی اتاق حرف بزنن پسره پرسیده :

شهید مورد علاقه شما کیه!؟!؟

من

آرمانهای امام

بشار اسد

پایگاه مقاومت بسیج

 

 

 

 

 

باز آمد بوی ماه مدرسه

بوی بازیهای راه مدرسه

بوی ماه مهر، ماه مهربان

بوی خورشید پگاه مدرسه

(حاضر بودم بوی پای پسر داییم که۴روز

تو کفش بود رو تحمل کنم ولی همچین بویی نیاد)

 

 

 

به استاد میگم لطفا کمکم کنید دارم مشروط میشم .

میگه نمره میخوای ؟

گفتم پَ نه پَ نظر شما رو در مورد مقدار و جنس خاکی که باید بریزم تو سرم میخوام

 

 

درسته که ما نسل سوخته ایم ولی باید

خدا رو شکر کنیم چون با این اوضاع نسل بعدی قطعا جزغاله است

 

 

دیروز ی جای کوچیک سوختگی رو زانوم دیدم ب مامانم میگم

جای چیه؟میگه ۶،۷سالت بوده شلوارک پات بوده چهارشنبه

سوری با پسرعموهات رفتی از رو آتیش پریدی.گفتم خب پس اونجا سوخته

میگه ن اونجا نسوختی اومدی خونه خودم با قاشق سوزوندمت دیگه بی اجازه نری بیرون

 

 

 

بالاخره دانشمندان سخت کوش لر توانستند نام خانوادگی خدارو کشف کنن {خداوکیلی}

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تو مراسم ختم پدر غضنفر بلندگو میگه :مرحوم وصیت کرده ، سیاه نپوشین .

یکی داد میزنه : مرحوم گه خورده ، ما به احترامش می پوشیم!!

 

 

 

 

قلم چی دیگه کم مونده اینو تبلیغ کنه:

به نام خدا مسی هستم...

بهترین بازیکن جهان...

از سال دوم دبیرستان عضو کانون قلمچی بودم..

 

 

 

 

لعنت به این شانس!

الآن نشستم با هر دینی حساب کردم

دیدم میرم جهنم

 

 

 

وقتی خانومی به شما گفت “چــــــــــــــــی؟” به این معنا نیست که گفته شما را

نشنیده. او در واقع به شما فرصت داده که گفته خود را تغییر دهید!

 

(ستاد کمک به ادامه زندگی)

 

 

 

 

 

 

کره الاغی با حسرت از باباش میپرسه:بابایی الاغا هم زن میگیرن؟باباش میگه آره

پسرم اتفاقا تو دنیا فقط الاغا زن میگیرن

 

 

 

 

یکی از فانتزایم اینه که:

اسم بابا رو بنویسم واسه کنکور بعدش هی بهش بگم”درس بخون!!”

 

 

یه اخلاق خوبی که پشه ها دارن تک خوریه، شما فکر کن پشه ها هم مثل مورچه ها رفیق باز بودن...

یه سوژه که پیدا میکردن 800تا از رفیقاشونو میکشوندن اونجا... از همینجا از این اخلاق پسندیده­اشون تشکر میکنم

از این جا به بالا

معلم: فعل کشیدن را صرف کن. شاگرد: کشیدم کشیدی پاره شد!

 

 

ﯾﻪ ﺟﻔﺖ ﺟﻮﺭﺍﺏ ﺩﺍﺷﺘﻢ , ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺎﻫﻢ ﻣﻌﺎﺷﺮﺕ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ

ﺗﻮﯼ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺍﻭﺝ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻣﻮﻥ ﯾﻪ ﻟﻨﮕﻪ ﺍﺵ ﮔﻢ ﺷﺪ ...

ﺍﻣﺮﻭﺯ ﮐﺸﻮﻣﻮ ﺭﯾﺨﺘﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ , ﯾﻬﻮ ﺩﯾﺪﻡ ﺍﻭﻥ ﺗــَــﻪ ﺯُﻝ

ﺯﺩﻩ ﺗﻮ ﭼﺸﻤﺎﻡ !!!!

... ﮔﻔﺘﻢ : ﮐﺠﺎ ﺑﻮﺩﯼ ﻟﻮﺗــــــــــﯽ؟ !؟!؟ ﮔﻔﺖ : ﺑﺎﺱ ﯾﻪ

ﻣﺪﺕ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﺧﻠﻮﺕ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ , ﻭﻟﯽ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ

ﺑﻮﯼ ﺗﻮ ﺭﻭ ﻣﯽ ﺩﺍﺩﻡ ...

ﺑــــــﻮﯾﯿﺪﻣﺶ ... ﻫﻤﻮﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺧﯿﻠﯽ

ﻣــَــــــــــــــــــــــﺮﺩﻩ! .

ﺳﻨﮕﻢ ﺑﻮﺩ ﺑﺎ ﺍﻭﻥ ﺑﻮ ﺑﺎﯾﺪ ﭘﻮﺩﺭ ﻣﯿﺸﺪ ﺗﺎ ﺍﻻﻥ 

 

 

به بزه می گن چرا زنگولت صدا نمی کنه؟ می گه گذاشتمش رو ویبره!

 

 

 

 

تومراسم ختم بلندگو می گه: مرحوم وصیت کرده سیاه نپوشین. حیف نون داد میزنه: مرحوم غلط کرده! ما به احترامش می پوشیم!

 

 

 

دو باجناق به نام های کافی ونعمت سوار یک خر بودند.

نعمت گفت اگر یک خر دیگر بود، کافی بود.

کافی گفت همین هم که هست نعمت است!

 

 

 

 

خسیسه آب معدنی می خره، به زنش می گه حاج خانم آب بریز توش، این خیلی غلیظه!

 

 

تو دستشويي پارک بودم که ديدم يکي داره در ميزنه

 

 

 

بعد از 10 ثانيه گفت: سلام چطوري؟

 

منم خجالت زده گفتم: خوبم مرسي!

...

گفت: چيکار مي کني؟

 

گفتم: آدم اينجا چيکار ميکنه؟

 

دوباره گفت: مي تونم الان بيام اونجا؟

.

 

.

 

عصباني شدم گفتم: نه هنوز خودم کار دارم.

 

يهو ديدم داره ميگه:

من بعدا بهت زنگ ميزنم الان يه ديونه اي تو دسشويي داره جواب سوالاي منو ميده

 

 

یک کلاغ با یه زرافه عروسی می کنه بچشون کلافه می شه

 

بالاخره حکمت ” آی سی یو ” رو در بیمارستان دریافتم !

جمله ای حکیمانه از جناب عزراییل خطاب به بیمار : “I See You”

 

ﻏﻀﻨﻔﺮ ﺗﻮ اتوبوس ﺗﺎ ﻧﺸﺴﺖ ﯾﻪ ﭼﮏ ﺯﺩ

 

ﺗﻮ ﮔﻮﺵ ﺑﻐﻞ ﺩﺳﺘﯿﺶ!!!

ﯾﺎﺭﻭ ﮔﻔﺖ ﺩﯾﻮﻧﻪ ﭼﺘﻪ ﭼﺮﺍ ﻣﯿﺰﻧﯽ ؟؟؟

ﻏﻀﻨﻔﺮ:ﺭﺍﻩ ﻃﻮﻻﻧﯿﻪ ﮔﻔﺘﻢ ﯾﻬﻮ ﺯﺭ ﺯﺭ

ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻧﮑﻨﯽ

 

من حاضرم آمونیاک خالص تنفس کنم ولی….

 

بوی ماه مهر به مشامم نرسه

 

 

 

 

ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺎﯾﺪ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﺑﺎﺷﻪ

ﺍﺧﻼﻗﺶ ﺑﺎ ﻟﻮﺍﺷک ﭘﺎﺳﺘیل ﻮ ﺍﺳﻤﺎﺭﺗﯿﺰ ﻭ ﺁﻟﻮﭼﻪ و آﻟﻮ ﺟﻨﮕﻠﯽ ﺩﺭﺳﺖ ﻣﯿﺸﻪ !

 

 

به حیف نون می گن تا حالا معجزه دیدی؟ می گه آره، رفتم بانک در به اذن خدا باز شد!

 

 

حیف نون پاش درد می کرده، استامینوفن می اندازه تو جورابش محکم می بنده!

 

 

یه روز حیف نون با نیسانش می ره تو یه مغازه! وقتی افسر میاد تا کروکی تصادف رو بکشه، اونو می کشه یه گوشه و بهش می گه: 25000تومن می دم، توی کروکی بنویس مقصر مغازه بوده!

 

 

حیف نون آشغال میره تو چشماش سر ساعت 9 می نشینه دم در

 

 

طرح سوال امتحان حیف نون:

پیامبران الولغزم(!) را نام برده و یکی را به دلخواه رسم کنید!

 

 

آبادانیه یه پنجاه تومانی تقلبی چاپ می كنه، لو میره، می گیرندش...

آبادانیه می گه از کجا فهمیدین کار منه؟

می گن: آخه کنار در دانشگاه تهران سمبوسه فروشی کجا بوده؟!

 

 

حیف نون باباش می میره. بهش می گن مراسم نمی گیری؟ می گه: نه، به جاش می ریم مشهد!

 

 

حیف نون می ره خارج، یه موتور می دزده.

صاحبش داد می زنه !No !No

حیف نون می گه: نو یا کهنه، من بردمش!

 

 

حیف نون می خواسته بره شهرک آزمایش برای امتحان رانندگی، صبح ناشتا می ره!

 

 

مادر پسره براش می ره خواستگاری، پدر دختر می پرسه: خوب پسرتون چه کاره هست؟

مادره می گه: پسرم دیپلماته.

پدر دختر می گه: اوه چه عالی! یعنی چه کار می کنه؟

مادره می گه: یعنی از وقتی پسرم دیپلمش رو گرفته، همین طوری ماته!

 

 

حیف نون تراکتور می خره، بلد نیست خاموشش کنه، می بنددش به درخت!

 

 

چک نوشتن حیف نون:

231000 ریال

معادل دو سه هزار تومان.

 

 

حیف نون یتیم خونه افتتاح می کنه، 
روز اول، جلسه اولیا و مربیان می ذاره!

 

 

من یه بار هشت صبح پاشدم که مثلا کامروا شم انقدر حوصله‌م سر رفت ساعت ده دوبار ه خوابیدم

 

 

 

سریع و پشت سر هم چند بار بگو :

 

کارل و لرل کارها رو رله کردن 

 

مامانم درحال توصیف دختر یکی از اقوام برای من :قدش اندازه خودته, هیکلشم شبیه خودته... ولی خوشکله

 

 

 

 

 

از طرف می پرسن گه نخور فحشه؟ میگه نه بخاطر سلامتی خودمونه نباید بخوریم.

 

ﻗﺒﻼ ﻓﻜﺮ ﻣﯿﻜﺮدم روزﻫﺎم ﻫﻤﺶ ﺗﻜﺮاری ﺷﺪﻩ

 

وﻟﻲ اﻻن دﯾﮕﻪ اﯾﻨﻄﻮر ﻓﻜﺮ ﻧﻤﯿﻜﻨﻢ!

 

اﻻن دﯾﮕﻪ ﻣﻄﻤﺌﻨﻢ

 

ﻻﻣﺼﺐ روزﻫﺎم ﻫﻤﺶ ﻛﭙﻲ – ﭘﯿﺴﺖ ﻣﯿﺸﻪ !

 

 

 

 

 

 

دیروز دختر خالم گوشی جدید خریده

 

sms داده اگه گفتی من کیم !؟

 

خدایا من سرمو کجا بکوبم ؟؟

 

 

 

 

 

 

 

یه بار رفتم خونه دوستم ، دوستم عربده زد :

 

مامان ناهار چی داریم؟ مامانشم عربده زد : دسته خر 

 

دوستم عربده زد : مامان ادب داشته باش ، مهمون داریم

 

مامانش عربده زد : سلام ، قیمه !

 

 

 

 

 

ﺗﺎﺯﮔﯿﺎ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺗﯽ نمیشم

 

ﻓﮏ ﮐﻨﻢ ﺧﺮ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﻣﺮﺩﻩ !

 

به حرمت گوسفندی كه جانه حضرت اسماعیل رو نجات داد 7 مرتبه بگو بع بع وبرای 7 گوسفند دیگر ارسال كن .حتما بفرست حاجت میگیری

 

نخند بع بع كن .یه نفر كوتاهی كرد بعد 7 روز عر عر میكر

 

 

 

با عرض معذرت!!!!

 

دقت کردین ؟

چرا “خردل” اسم سس باشه ولی “بزدل” یه نوع توهین باشه ؟

بین بز و خر هم تبعیض آخه ؟

 

تورو با هيچ گوهي عوض نميكنم

 

"جمله عاشقانه مگس به نامزدش"

 

 

كلاس نهضت سواد آموزي در روستاى بامشاد اينا :

معلم :هر چه ميگم تكرار كنيد ، كارگران مشغول كارند!

غضنفر و ساير سوادآموزان: خدا قوُت ، خدا قوَت ، خدا قوُت؟؟؟!!!

 

 

 

 

تنها موجودی ک با نشستن ب موفقیت میرسه مرغه!!!!!!!!!

 حیف نون ساعت نه شب که می شه سطل آشغال ویندوزش رو خالی می کنه!

 

 

به حیف نون می گن: اسم دکترت چیه؟ می گه: ترابی.

می گن: اسم کوچیکش چیه؟ می گه: فیزیو!

 

 

 

غضنفر حال نداشته بره حموم جاش یه کپسول چرک خشک کن میخوره.

 

 

غضنفر مي‌ميره مي‌ره اون دنيا، ازش مي‌پرسن چي شد مردي؟ ميگه داشتم شير مي‌خوردم ! ميگن: شيرش فاسد بود؟ ميگه نه بابا، گاوه يهو نشست

 

 

 

 

يه چوب كبريته سرش رو مي خوارونه آتيش مي گيره

 

 

 

 

غضنفر عينكش را دور دستش می چرخونه بعد میزنه چشش، سرش گیج میره میخوره زمین!

 

 

 

 

 

وقتي زنت خونه نيست چه كار مي‌كني؟ استراحت. وقتي هست چي؟ استقامت

 

 

 

 

 

غضنفر داشت آب جوش ميريخته توي باغچه! بهش ميگن: چرا آب جوش ميريزی تو باغچه؟؟ ميگه: آخه چاي كاشتم

 

 

 

 

غضنفر عاشق مي شه روي در خونش مي نويسه بزودي در اين محل جشن عروسي برگزار مي شود.

 

 

 

 

غضنفر داشت دنبال جاي پارك مي گشته اما پيدا نمي كرد! در همون حال گشتن به خدا ميگه: خدايا اگه يه جاي پارك برام پيدا كنيا من نماز مي خونم، روزه مي گيرم كه يه دفعه يه جاي پارك مي بينه و به خدا مي گه! خدا جون نمي خوادخودم پيدا كردم .

 

 

 

 

به یارو ميگن يك جمله بگو توش 6 تا بيل داشته باشه ميگه: والا نميدانم هابيل با بيل قابيلو كشت يا قابيل با بيل هابيلو كشت

 

 

ﭘﺴﺮ ﺧﺎﻟﻢ ﻧﺎﻣﺰﺩ ﮐﺮﺩﻩ...

ﺩﯾﺸﺐ اولین بار بود که ﺑﺎ ﻧﺎﻣﺰﺩﺵ می‌ﺩﯾﺪﻣﺶ...

ﺟﻮّ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯼ منو ﮔﺮﻓﺖ،  ﺭﻓﺘﻢ ﺩﺳﺖﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﺭﻭ ﺷﻮﻧﻪ ﻧﺎﻣﺰﺩﺵ ﮔﻔﺘﻢ:

"ﺍﯾﻦ ﺁﺭﺯﻭ ﺭﻭ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﮐﻪ ﺧﻮﺷﺒﺨﺖ بشین ﻭ ﺩﺭ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺑﺎﺷﯿﺪ"

ﺗﺎ ﺍﯾﻨﺠﺎﯼ ﻗﻀﯿﻪ ﻣﻮﺭﺩﯼ ﻧﺪﺍﺷﺖ، ﺍﻣﺎ...

ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺻﻠﯽ ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﯾﺎﺩﻡ ﺍﻭﻣﺪ ﺍﺳﻢ ﻧﺎﻣﺰﺩ ﭘﺴﺮ ﺧﺎﻟﻢ " ﺁﺭﺯﻭ " ﻫﺴﺖ

ﺟﺎﺗﻮﻥ ﺧﺎﻟﯽ ﺭﯾﺪﯾﻢ... ﮐﻠﻮﺥ ﻫﻢ ﻧﺒﻮﺩ

 

 

به یه دختره تو خیابون گفتم.. جوووووووون بخورم!!

 گفت بیا بخور

 من اصن گرخیدم گفتم نه مرسی

 گفت : نه باید بیای بخوری

 من فرار کردم دنبالم دوید هی داد میزد میگفت بیا بخور دیگه بیااااااااا

 تا خونمون مث سگ دویدم

 وحشی شدن دخترا به خدا

 

کل‌کل میوه‌ها:

 

گلابی: من شبیه آدمای چاقم!

گردو: من شبیه مغز آدمم!

هندوانه:  من شبیه شکم آدمم!

نارنگی: من شبیه کلیه آدمم!

بادوم: من شبیه چشم آدمم!

خیار: میشه بحثو عوض کنید!!

هلو: آره...! منم با خیار موافقم... بهتره بحث رو عوض کنیم

 

 

 

ﺻﻨﺪلی ﻋﻘﺐ ﺗﺎکسی ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ ﻫﻮﺍ ﻫﻢ خیلی ﮔﺮﻡ ﺑﻮﺩ...

ﺩﺧﺘﺮﻩ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﺑﺎ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﮔﻔﺖ: ﺑﺒﺨﺸﻴﺪ میشه بکشین پایین!؟

گفتم‌:    می‌خوای بخوری؟

گفت:    کثافت منظورم شیشه بود!

گفتم:   بی‌شعور منم منظورم باد بود!

        

   ملت منحرفنااااااا...

 

دختر خانمی که توی خونتون موبایل آنتن نمیده

میای تو بالکن حرف میزنی...

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

خواهشا دیگه با تاپ صورتی و شلوارک فسفری نیا

خب این کارگر طفلک افغانی از بالا داربست افتاد خونش گردن تو بود...!!!

تازه اون پس گردنی هم که امروز از مامانم خوردم تقصیر تو بود...!!

خیلی بی ادبی

يه روز يه غضنفر تو جوي اب تف ميكنه... ميدو دنبالش تاپاش رو روش بزاره

 

 

 

ﻣﯿﺪﻭﻧﯿﻦ ﺗﻮ ﺍﺩﺑﯿﺎﺕ ﺯﺭﺍﻓﻪ ﻫﺎ واژه“این”وجود نداره؟؟؟

ﭼﻮﻥ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﺍﺭﺗﻔﺎﻉ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﻭ ﺍﺯ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻧﻤﯿﺒﯿﻨﻦ و در واقع “این” میشه

ﺍﻭﻥ