شعر حافظ
مرزع سبز فلک دیدم وداس مه نو
یادم از شکسته خویش امد و هنگام درو
گفتم ای بخت بخفتیدی و خورشید دیمد
گفت با این همه از سابقه نومید مشو
گر روی یاک ومجرد چو مسیحا به فلک
از چراغ تو به خورشید رسد صد یرتو
+ نوشته شده در یکشنبه دوم تیر ۱۳۹۲ ساعت ۱ ق.ظ توسط Mohammad
|