شعر امام زمان
سرم را می زنم از بی کسی گاهی به درگاهی
نه با خود زاد راهی بردم از دنیا، نه همراهی
اگر زاد رهی دارم همین اندوه و فریاد است
"نه بر مژگان من اشکی نه بر لبهای من آهی"
غروبی را تداعی می کنم با شوق دیدارش
تماشا می کنم عطر تنش را هر سحرگاهی
+ نوشته شده در جمعه چهاردهم تیر ۱۳۹۲ ساعت ۱۱ ب.ظ توسط Mohammad
|
قیمت مصرف کننده: یک جرعه صفا